waffen ss

Man & War

waffen ss

Man & War

waffen ss

ترامپ مهره سوخته

Thursday, 27 June 2019، 09:02 PM

                " در مرور تاریخچه رویارویی دو کشور بزرگ ایران و آمریکا:

  وسیاستهای اعمال شده از سوی هر دو کشور در برابر یکدیگر در طی

  چهاردهه تقابل و برخورهای مستمر که گذشت زمان بر شدت و حدت

  آن به نحو چشمگیری افزده که دامته تاثیراتش را در خارج از مرزهای 

  هر دو کشور براحتی میتوان مشاهده نمود.هر دو کشور زمانی را در 

  موضع برتری و هم موضع ضعف در برابر یکدیگر تجربه نمودند اما 

  هیچکدام در طی چهل سال مقابله نه تنها قدمی از مواضع خود به 

  عقب برنداشتند بلکه با قدرت در یک جناح پافشاری و در جناح دیگر

  ایستادگی را به حد کمال رساندند که این امر موجب گستره ی بیشتر

  میدان این نبرد چهل ساله گردید بطوریکه درصورت وقوع هرگونه 

  درگیری نظامی بین دو کشور جبهه ی اصلی نبرد در جایی بسیار 

  دورتر از مرزهای دو کشور تشکیل خواهد شد که نه تنها تاثیرات

  جنگ را تجربه خواهند نمود بلکه عرصه های بقا و حیات محتملی

  را در سرنوشت خود شاهد خواهند بود.اما آنچه در این میان بیش 

  از همه نمود پیدا میکند سیاستهای روسای جمهور و دولتهاییست

  که یکی پس از دیگری در آمریکا بروی کار آمدند سیاستهایی که از 

  هیچگاه از تنش میان دو کشور نکاست و هیچ اقدامی در جهت 

  پایان دادن به دشمنی دیرینه میان دو کشور صورت نگرفت.

  پیگیری و ادامه این دشمنی توسط هریک از دولتهای آمریکا بنحو

  قابل تاملی دچار تغییرات اساسی در ساختار سیاستهای راهبردی 

  در برابر ایران گردید که این خود نتیجه سیطره افراد متنفذیست

  که طی صده های قبل بواسطه ثروت و دارایی های بسیار خود 

  توانستند به دربارهای اروپایی راه یافته و با اعطای وامهای کلان

  نه تنها نفود خود را گسترش دهند بلکه با توسل به این موقعیت 

  توانستند امور اقتصادی و بازرگانی بسیاری از دوول اروپایی را 

  به انحصار خود درآورده و در این راستا پیشرفت قابل ملاحظه ای

  نموده و به یکی از ارکانهای قدرت تبدیل شده و از این قدرت و 

  نفوذ همچون دولتی پنهانی در درون دولتهای اروپایی به قدرت 

  و جایگاه بیسابقه ای دستیابند بطوریکه بدفعات باعث بقا یا 

  سرنگونی خاندانهای سلطنتی و دولتهای اروپایی گردیده و مقاصد

  بلند مدت خود را دنبال نمایند هرچند در مقاطعی دچار افول 

  سیاسی گردیدند اما بواسطه ثروت کلان خود توانستند هربار 

  به جایگاه خود دستیابند، بطوریکه حتی وقفه ای که با ظهور 

  افکار نژادپرستانه در اروپا که بطور بیسابقه ای با اعمال ایشان 

  و رشد و آگاهی در میان بعضی از اقوام اروپایی خاصه اقوام 

  دوویچ و سرزمینهای آریایی نشین هماهنگ گردید که به ظهور 

  نازیسم و دولت نازیهای آلمانی که عمده نژاد خالص آریایی در 

  اروپا را تشکیل میدادند منجر گردید که آثار زیانباری را متوجه 

  این افراد ثروتمند که اغلب از یهودیان کشورهای اروپایی بودند

  نمود اما در آخر بطرز معجزه آسایی نجات یافته و تعداد بسیاری از

  آنان به آمریکا مهاجرت کرده و با انتقال داراییهای خود به آمریکا

  باعث رشد چشمگیر اقتصادی و صنعتی آمریکا گردیدند و به این

  گروه بواسطه تجارب ارزشمندشان در اروپا توانستند در مدت کمی

  نفوذ همه جانبه ای را که در سالهای اولیه ورود به آمریکا تمام 

  صنایع مختلف آمریکا را در بر گرفته بود را گسترش داده و همزمان

  دامنه نفوذ خود را در تمام عرصه های اقتصادی و مالی و سیاسی

  اجتماعی در تمام ایالات آمریکا بسط و گسترش دهند.این نفوذ 

  در عرصه سیاسی انتخابات آمریکا را بخوبی تحت پوشش خود 

  قرار داد بطوریکه حمایت این افراد و گروههای وابسته به آنان 

  برای هر کاندیدایی بسیار با ارزش و سودمند بود چه آنکه 

  حمایتهای مالی این افراد شانس پیروزی هر نامزد انتخاباتی را 

  بطرز چشمگیری افزایش میداد اما آنچه در این بین قابل تامل 

  میباشد سیر صعودی تبدیل نفوذ تحت حمایتهای مالی به قذرت 

  اصلی و تصمیم گیرنده نهایی در سیاست آمریکا و سیر نزولی 

  تبدیل سیاستمداران و کارگزاران بخشهای مختلف دستگاه حکومتی

  آمریکا به دست نشانده و خدمتگذاران خاص این افراد و گروههای

  متنفذ میباشد که خصوصا در دوره های اخیر دولتهایی که یکی 

  پس از دیگری در عرصه سیاسی آمریکا بقدرت رسیدند از اختلاف 

  میان دو کشور آمریکا و ایران برای جلب حمایتهای مالی این افراد

  و گروهها استفاده ابزاری نموده و در هر دوره از انتقال قدرت در 

  حکومت آمریکا اختلافات دو کشور را به دشمنی بیسابقه ای در 

  جهان تبدیل نمودند که بطور قطع و یقین به جنگی بمراتب بزرگتر

  از حدود دشمنی میان دو ملت خواهد انجامید که هیچ گزینه 

  احتمالی در جلوگیری از وقوع آن نمیتوان متصور بود.چه آنکه 

  دولتهای بروی کار آمده در آمریکا در هر دوره در طی چهار دهه 

  رویارویی با کشور ایران تا بدانجا پیش رفتند که دشمنی بعضا

  بی دلیل خود را که بهیچوجه در راستای منافع آمریکا و مردم آن

  نمیباشد و کاملا مسئله ای شخصی برای این اقلیت حاکم پنهان 

  و همچون دولت در دولت اما با قدرت و بمراتب برتر از دولت 

  رسمی کشور که مسئله شخصی خود را در ظاهر مسئله و مشکل 

  اول سیاست خارجی آمریکا قرار داده و از امکانات سیاسی و نظامی

  و اقتصادی آمریکا بنحو چشمگیری در راستای اهداف خود استفاده

  میتمایند.که در این میان رییس جمهور فعلی آمریکا نمونه بسیار 

  مناسبی برای محققان و پژوهشگران میباشد که نتایج بدست آمده 

  از تحقیق و بررسی های علمی از این شخصیت میتواند از بهترین 

  نتایج مرجع در اینکونه علوم و امور محسوب گردد.چه آنکه دونالد

  ترامپ همچون اولین نوع پرورش یافته از نمونه آزمایشگاهی کمیابی 

  میباشد چه آنکه وی بی هیچ تجربه سیاسی و فاقد هیچ شغل کشوری 

  و لشکری کمی بیش از سن بازنشستگی پا به عرصه انتخابات آمریکا 

  گذاشت که تنها یک زن از حزب مخالف تنها رقیب وی بود و از جاییکه

  راهیابی یک زن بعنوان رییس جمهور به کاخ سفید امری مخال میباشد 

  و تحت هیچ شرایطی این اتفاق نمیافتد پیروزی ترامپ از پیش کاملا

  مشخص بود در هر صورت ترامپ که تنها بعنوان شومن تلوزیونی در 

  آمریکا شناخته میشد به کاخ سفید راه یافت علاقه بیمارگونه اش به 

  دیده شدن و شنیده شدن و همواره مورد توجه رسانه ها قرار گرفتن 

  و بیش از آن همیشه در مقابل دوربین بودن و در محاصره خبرنگاران و 

  فلاش دوربین خبرنگاران و عکاسان خبرگزاریهای سراسر جهان حتی 

  بصورت ساختگی از وی شخصیت کمدی و فکاهی به مردم جهان ارائه

  داد بطوریکه عموم مردم جهان حتی آندسته که چندان پیگیر خبر 

  نیستند به محض مواجه شدن با وی در رسانه ها فارغ از جدیت 

  وی و سخنانش بمحض روبرو شدن همچون تماشای برنامه کمدی 

  همگان بخنده وامیداشت حرکات بدن و حالات چهره اش که بیانگر 

  تمرین بسیار و هر روزه در برابر آبنه میباشد و در جهت اثبات این 

  نظر همین بس که از وی حتی یک عکس بدون ژست چهره وجود 

  ندارد بطوریکه در هر لحظه مراقب ژست صورت خود بوده و 

  همواره بدان مشغول است تنها تصاویر بدون ژست از وی که 

  بخوبی ناامیدی در چهره وی نمایان و حالت نشستن بدون 

  تکیه دادن و قرار دادن دستهاسش در هم که نشان از 

  درماندگی و مستاصل بودن وی میباشد در همین اواهر و با 

  شنیدن پاسخ رهبر ایران مبنی بر عدم مذاکره و خصوصا 

  ساقط نمودن پهباد آمریکا توسط ایران ثبت  و ضبط گردیده 

  در هر صورت ترامپ در آغاز کار همانگونه که در شعارهای 

  انتخابی خود بیان میداشت دشمنی شدیدی را بر علیه ایران

  آغاز نمود که هیچ ارتباطی با آمریکا و مردم آن نداشت    و

  در هر صورت او که فاقد هرگونه تجربه سیاسی بود با سری

  اقدامات خود دشمنی بین دو ملت را بطرز قریبی که بخوبی

  از وجود سناریوی از پیش طراحی شده پرده بر میداشت 

  تا جاییکه پای نظامیان دو کشور بیش از بیش به گفتارهای 

  سیاسی و مجادله های پیش از جنگ باز شد تا جاییکه تلویحا

  و بخصوص در جناح ایران بعد از رهبر ایران این نظامیان

  بودند که حرف اصلی و سیاست کلی را در برابر عملکردهای 

  آمریکا زده و ابتکار عمل را از دولت ایران بواسطه اقدامات

  ضعیف در برابر عملکردهای آمریکا ستانده وبعد از رهبر 

  ایران نقش اصلی در سیاست مقابله با آمریکا را برعهده 

  گرفتند چه آنکه عموم مردم ایران خواهان برخورد نظامی 

  ایران با آمریکا بوده و بطورکلی نظامیان را بدان تشویق

  نموده و از هر اقدام آنان نه تنها در برابر بلکه بر علیه آمریکا 

  را بشدت حمایت کرده تا جاییکه کنترل احساسات مردم 

  برای سران ایران امر بسیار دشواری بوده بگونه ای که هیچ چیز 

  جنگ گروه بیشماری از مردم ایران قانع نکرده و هرگونه

  اظهار نظر و اعمال قدرت بر خلاف روند آغاز جنگ را 

  خیانت تلقی نموده و براحتی هر سیاستمداری را در 

  سراشیبی سقوط قرار میدهد.

tramp is born notice

  در هر صورت اقدامات عجیب ولی کمدی ترامپ به پای

  کشور آمریکا محسوب گردید افراط او و دولتش که کاملا

  در چارچوب سناریویی از پیش طراحی شده خیلی زود 

  ماهیت خود را نشان داد و پیش از آنکه او و تیم مشاورانش

  متوجه خبط سیاسی خود گردند با پیامدهای آن دچار مشکلات

  عدیده ای گردیده و هیچ راه چاره ای در برابر خود نیافتند و 

  درست از همین لحظه است که ما شاهد از هم گسیختگی 

  بی سابقه ای در درون کاخ سفید هستیم و سراسیمگی در 

  رفتار و گفتار خصوصا ترامپ با از دست دادن فرصت 

  انتخاب مجدد ریاست جمهوری با نزدیک شدن به زمان 

  برگزاری انتخابات آمریکا هر لحظه بیشتر شده و عمده 

  تصمیمات وی او را بیشتر در گرداب پیامدهای دشمنی 

  بی دلیلش با ایران فرو میبرد چه آنکه او بواسطه فقدان

  تجربه سیاسی لازم و نبود مشاوران زبده پا در راه دشمنی 

  با ایران بخصوص رهبر آن که تمام عمر خود را در راه مبارزه

  و انقلاب و جنگ نموده و از تجارب بسیار ارزنده ای برخوردار

  گردیده بطوریکه رودرو گردیدن با چنین دشمنی با چنان پیشینه

  سیاسی انقلابی جنگی بواقع چیزی بجز خودکشی و خودزنی

  سیاسی بیش نیست خصوصا آنکه از سوی تعداد عظیم پیروان و 

  فداییان میلیونی که پراکندگی جمعیتی شان از شبه قاره هند 

  تا جنوب لبنان و شمال آفریقا منطقه عظیمی را شامل میگردد 

  جنگ و هر نوع سیاستی را بر علیه وی به عملی از پیش شکست 

  خورده تبدیل مینماید فقدان چنین پیروانی ترامپ را حتی با 

  پیشرفته ترین ارتشهای جهان به بازنده ی بی بدیلی بدل گردانیده

  از همین روست که رهبر ایران با جمله ای ساده و کوتاه که 

  معنی مهمی در خود دارد مبنی بر ما با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد

  بر فرض محال اگر هم مذاکره کنیم با این دولت مذاکره نخواهیم 

  کرد ترامپ را با پایان کار سیاسی اش روبرو گردانیده و بعد از 

  این سخنان رهبر ایران است که ترامپ به مهره سوخته در 

  سیاست آمریکا و جهان تبدیل شده دست به اعمال شبه جنگی 

  و حتی کمک گرفتن از سران کشورهای دیگر همچون ژاپن و آلمان

  زده بی آنکه بتوان روزنه امیدی برای وی متصور بود چه آنکه 

  برای تصمیم گیرندگان سیاسی آمریکا کنار گذاشتن ترامپ 

  بمراتب منطقی تر از قبول ریسک انتخاب مجدد ترامپ که 

  مساوی است با امکان بروز جنک بین دو کشور که بی هیچ 

  شک و تردیدی و صرف نظر از هر نتیجه احتمالی نابودی 

  کامل اسراییل را بهمراه خواهد داشت میباشد ازین رو 

  بی هیچ شک و تردیدی ترامپ مهره سوخته سیاست آمریکا 

  میباشد 

  

  

موافقین ۰ مخالفین ۰ 19/06/27
Shahram Shojaei