از روم تا آمریکا،تکرار یک تراژدی
در مرور تقابل دیرینه میان دو قطب بزرگ
شرق و غرب و آنچه پیرامون این تقابل در
زمان حال منجر به وقایع اخیر و ایجاد
حالت جنگی میان دو کشور گردیده :
آنچه بیش از همه در خور توجه بوده و بیشتر از هر موضوعی دچار بی توجهی خصوصا طرف
غربی و از سوی کارشناسان و محققان تاریخ جهان که از اتفاق چند چهره مامدار در دانشگاههای
آمریکا و اروپا مشغول به تپریس و تحقیقات میباشند.اما آنچه دانستن و اندیشیدن در
مورد تاریخ و عرصه های گوناگون آن از سوی سیاسیون و نظامیان امریکایی و چند کشور اروپایی
را نمیتوان متوقع بود اما این مهم و نپرداختن بدان و بالطبع آگاهی نرساندن به سیاسیون و نظامیان
و خصوصا طبقه خاص و آن قشر از اجتماع کشور آمریکا که بنوعی از سهم بیشتری در ایفای نقش و
در جتگهای خارجی آمریکا داشته و البته سهم اندک و بسبار ناچیز در سیاستهای آمریکا و بنوعی خاص
در بیخبری از انچه در دنیای واقعی در حال گذار است این کم توجهی نخبگان دانشگاهی خصوصا
رشته های تاریخی و علوم منشعب از آن این ملت کوشا و بزرگ را در معرض خطرات بالقوه ای
از جنگ تا مورد تنفر جهانیان و خصوصا تبدیل شدن به ابزار در دست گروه اندکی از متنفذان غیر
هم کیش خود و استفاده کاملا ابزاری و تحقیقاتی از این ملت و در این بخس از جهان و این
بیخبری از آنچه انسان در آن گرفتار است خود بیش از هر امری در از اوج به حضیض رساندن و
هدایت جوامع بسوی نابودی را سبب میگردد و براحتی میتوان گفت از پیدایش تمدن و جوامع در
در دنیای باستان تا به امروز و نابودی عرصه های حیات و بقای بسیار از تمدنها و فروپاشی بخش
اعظمی ایدئولوژی های خاص هر جوامعی که زمانی را بواسطه قدرت سیاسی و نظامی و ایجاد
ایدئولوژیهایی که بجهت پرباری و غنای مذهبی،مکتب،فلسفی،که گاها از با پشتیبانی عرصه های
هنری و ادبی همراه و باعث برپایی تمدن و فرهنگهای ناب و ماندگار در جهان میگردید خاص دور
ماندن و یا عدم همراهی مورخین در طی گذشت دوره ها و سالیان این عرصه ها میباشد ما امروزه
با مرور تاریخ کلی جهان و مرور سرگذشت تمدن و فرهنگهای انسانی در جوامع گوناگون به موارد
بسیاری از این مهم برمیخوریم که همواره و از زمان تاریخ باستان و تاریخ مکتوب حتی تاریخ
شفاهی جهان وقوع این امر موجب اضمحلال تمدن و فرهنگها و انقراض سلسله ها و انحلال
دولتهای بسیاری گردیده و همچنان ادامه خواهد داشت.
بطورکلی انچه جوامع غربی امروز را در میان گرفته عدم وجود مورخین و اندیشمندان بومی در
کشورهای غربی در راس امور پژوهشی و اموزشی و مشورتی میباشد البته باید گفت منظور ما از
بومی تنها به زاییده و پرورش در یک کشور خاص نمیباشد که این مهم دارای احساسات مردمی از
نوع عام اما در مقیاس علمی بالا میباشد که متاسفانه انچه امروز در جوامع غربی و در عرصه علمی
مشاهده میگردد ظهور طبقه ی شبه فرهیخته و شبه نخبه ایست که از سوی افراد و گروهای متنفذ
در این جوامع پرورش و تربیت یافته و در جهت پیشبرد مقاصد این افراد در راس امور علمی و
اموزشی بجای نخبگانی با تفکرات عام و میهنی و نژادی هدایت نسلها را عهده دار گردیده اند.
حالت خطرناکی از آغاز سقوط جوامع و فرهنگهای ناب انسانی در اینگونه از جوامع بخوبی قابل
مشاهده میباشد که البته تحقیقات پژوهشگزان بخوبی کشورهایی همچون امریکا،انگلستان، و
و متاسفانه فرانسه با سابقه و جایگاه ممتاز در ادب و هنر و فلسفه،در میان این کشورها قرار گرفته
بطورکلی باید گفت انچه امروز از مشاهده کلی آمریکا بیش از هر چیزی نمایان است تبدیل بی چون
چرای امریکا به مستعمره ای با وسعت بسیار و که میبایست نقشی تاریخی را به شکل امروزی
بر عهده گرفته که البته باید گفت بر عهده اش نهاده شده تا یکسری وقایع تاریخی و البته اشتباه
نابودکننده را از نو تکرار نماید.و البته جای تاسف بسیار است که کشور آمربکا را امروز و در تاریخ
معاصر حهان در جایگاهی قرار دارد که در دوران قدیم امپراطوری روم در آن قرار گرفت که در
نهایت موجب اظمحلال و نابودی امپراطوری گردید درست انچه امروز در کشور امریکا میبینیم
وسعت امپراطوری روم و بزرگی ارتش پر مخارجش در حالی که طبقه سیاسیون و اشراف روم
کاملا به ابزاری در دست یهودیان اروپا تبدیل گردیده و برای تامین مخارج خود و ارتش بزرگ خود
میبایست در اختیار یهودیان اروپایی قرار میگرفتند که قرنها بود از سرزمینهایشان رانده شده
ملتی بی سرزمین اما با اراده و ثروت قابل ملاحظه ای در کنار و راس قدرتهای روم جای
گرفته بودند این گروه تنها در یک دوره و در دوره حکومت اشکانیان در سرزمینهای پارس
که از چند قرن پیش از آن و بدنبال مهاجرت اقوام آریایی به این سرزمینها به سرزمین اصلی اقوام
آریایی مهاجر تبدیل گشته و تا امروز نیز همانگونه ادامه یافته این افراد با پرداخت رشوه
و تقبل و پرداخت هزینه های ارتش و سپاهیان روم و استفاده از این سپاه برای فتح
فلسطین و اورشلیم باعث بروز جنگ این امپراطوری با ایرانیان گردید چهل جنگ که عموما
بزرگ و تاثیر گذار بوده تا جابیکه چندین امپراطور بزرگ روم و پادشاهان بزرگ ایرانی در
این جنگها کشته شده و تنها شهرهای فلسطین و اورشلیم بود که هراز چندگاهی بین طرفین
دست بدست میگردید و بی انکه نتیجه خاصی بدنبال داشته باشد تلفات جانی و مالی بسیاری
برای طرفین و البته بیشتر برای طرف رومی بدنبال داشت چه انکه ایران در بیشتر این جنگها
در مقام مدافع و در سرزمینهای خود مشغول جنگ میشد که این خود باعث افزایش تلفات در
جناح مهاجم میگردید.که در نهایت این جنگها که یکصد و پنجاه سال بدارازا کشید و نیروی
مهار نشدنی ارتش شکست ناپذیر امپراطوری را چنان به ضعف کشانید که ر داخل امپراطوری
قبایل مختلف سر به شورش برداشته که در انتها قیام بردگان رومی به شکست و نابودی
امپراطوری روم منجر گردیدو گرچه این حالت در ایران نیز بروز نمود و باعث ضعف دولت
اشکانی گردید اما در این خصوص باید گفت سقوط این دولت بدست ایرانیان انجام شد
و با انقراض این دولت ظهور سلسه بزرگ ایرانی دیگری فراهم گردید که مرزهای امپراطوری
را وسعت بخشید.
بطورکلی امریکا امروز همانند روم و در همان مسیر میباشد که پیداست بازگشتن از ان ممکن
نیست و جتک پیش رو امریکا را با معادلات تازه و پیش بینی نشده ای روبرو خواهد ساخت
همچون اشتباه ورود بجنگ دوم که گرچه امریکا پیروز این جنگ نام گرفت اما هرگاه تعداد
افراد نازیها که در امریکا و در پادگانهای خصوصی حضور دارند و امریکاییهای دارای افکار
نژادپرستانه با گرایشات شدید به نازیهای آلمان را که همواره خطر بالقوه ای برای هر دولت
ایالتی محسوب میگردند را مورد توجه قرار دهیم بخوبی پاسخگوی پرسشهای بسیاری
میباشد.
